یکشنبه ۱۹ آبان ۱۳۸۷ - ۰۷:۳۸
۰ نفر

محمد اعظم‌زاده*: آثار نقاشان معاصر به هر شکلی که عیان شوند منعکس کننده مفاهیم درونی و بازتابی از زندگی آنهاست.

عناصر بصری به مثابه ابزاری موثر در دست هنرمند فرهیخته است که در ترکیب با ذهنیت خود، به ایجاد متن تصویری می‌پردازند تا شاید بیننده را با نسیمی خوش،‌دلشاد و او را از «لحظه‌ها» پر سازند تا روح از تن خسته آزاد شود.

معمولا نقاشان سعی دارند احساسات خود را بر «لحظه وجود» استوار سازند و در تداوم این «لحظه» احساس زودگذر را معنا بخشند و ما را از ثمرات آن بهره‌مند سازند و لحظه، چیزی نیست مگر حالت بی‌تابی و شور درونی نامعلوم که نقاش را بی‌تاب ساخته و او را وامی‌دارد قلمو را (ظاهرا) بی‌هیچ هدفی به حرکت درآورد، و در این راستا، روح نقاش تسخیر می‌شود.

در نقاشی‌های سلاجقه که در دهه اول آبان ماه در گالری گلستان به نمایش درآمد، شکل‌ها و به ویژه رنگ‌ها با هیجان همچون واژه‌ها به سوی بیننده پرتاب می‌شوند و به نظر می‌رسد تعدادی از آثار انتزاعی که با قلموی پهن و خاکستری‌های کمیاب و به ظاهر خاموش که گاه لکه‌های شفاف در آن ظاهر شده‌اند بدون تامل همچون نگرش نقاشان چینی خطاطی شده و خود به خودی و خلق الساعه بوده و قلمو به قصد ساختن موضوع هدایت نشده و اسیر صورت‌گرایی نشد‌ه‌اند.

این پاکی و خلوص در آثار نقاشی آبستره او با مهربانی بر مخاطب ظاهر می‌شوند اما در برخی تک پیکره‌های طراحی شده، هنوز نقاش را در وابستگی به جنبه‌های منفی اسیر می‌یابی. تعدادی از پیکره‌ها به جای رهایی در واقع‌گرایی خویش محبوس شده‌اند و در فضای ترکیب‌بندی جا خوش کرده‌اند. این پیکره‌ها از جهت مهارت فنی قابل ملاحظه‌اند و گاه دارای استخوان‌بندی و استحکام هستند اما به نظر می‌رسد در وحدت بخشی کل پرده نقاشی، از انسجام لازم برخوردار نباشند. شاید سخن نقاشان چینی دوره سونگ سودمند افتد که :«ده سال نی‌های بامبو را رسم کن و بعد هنگام نقاشی آنها، هرچه درباره‌شان می‌دانی فراموش کن.»

و البته سلاجقه به محتوای واژه‌های یاد شده واقف است، وی از جمله نقاشانی نیست که بدون مطالعه به ارائه اثرش بپردازد. چنانکه می‌دانیم در سال‌های اخیر به جای پرکاری و سر و صدای ظاهری در گوشه‌ای نشسته و صبورانه ضمن گذران زندگی، مجدانه به مطالعه و تعمق در ابعاد مختلف نقاشی پرداخته است تا غبار سکون و یکنواختی را زدوده و اشیا را شفاف‌تر از گذشته دریابد.

آثار سلاجقه سیاه مشق‌های جدی تلقی می‌شوند که گاه موجب رهایی بیننده از سکون شده و تنفس در هوای صبحدم را هدیه می‌کند. از ویژگی‌های آثار وی پرداختن به دو شیوه بیانی آبستره و فیگوراتیو   است که در یک وحدت کلی منجسم می‌شوند. آثار آبستره صرف او، همان روندی را طی می‌کند که آثار فیگوراتیو. در واقع تفاوتی در نگرش او بین دو پدیده آبستره و فیگوراتیو نمی‌یابیم. 

* عضو هیات علمی دانشکده هنر‌دانشگاه مازندران

کد خبر 67850

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز